-مكتب جديد ايتاليايي ( مكتب منچيني )

طرفدار و نماينده اين مكتب منچيني ( 1888-1817 م ) بوده .

عقايد مكتب جديد ايتاليايي ؛

1-   اصولاً قوانين براي اشخاص وضع شده و در روابط بين الملل بايد سلطه برون مرزي قوانين ملاك عمل باشد .

2-  اين مكتب به شخصي بودن قوانين و گسترش حاكميت ملي كمك شاياني نمده ( تابعيت افراد و اجراي قوانين بايد هميشه تابع قانون ملي باشد ) .

اصول مكتب جديدايتاليايي ؛

1-   وجود دولت بسته به افراداست نه سرزمين .

2-   قانون براي حفظ منافع اشخاص وضع مي شود و قانون ملي منافع ملت را بهتر مد نظر قرار مي دهد .

استثنائات اصول مكتب

1-   اگر قوانين مخالف نظم عمومي بين المللي باشد اعمال نخواهد شد .

2-   مباحث مربوط به اصول حاكميت اراده در قرار دادها .

3-   قوانين مربوط به شكل تنظيم اسناد .

نقد نظريه ( مكتب جديد ايتاليايي ) ؛

1-   اين اصل بيشتر حاكميت سياسي و دولت را تقويت مي كند نه حقوق افراد را .

2-   برتاي تفاوت تابعيت در اموال شخصيه راه حلي ارائه نداده است .

3-   قلمرو قانون ملي و محل دقيقاً مشخص نشده است .

4-   استثنائات وارده بر اصل گستره وسيعي دارد .

5-   از اين دكترين در نظام هاي مختلف حقوقي بهره برداري زيادي به عمل آمده است ( محاسن )

3- مكتب جديد فرانسوي

 اين مكتب خود دو شاخه است ؛

الف : مكتب جديد فرانسوي قبل از جنگ بين الملل اول .

ب : مكتب جديد فرانسوي بعد از جنگ بين الملل اول .

الف : مكتب جديد فرانسوي قبل از جنگ بين الملل اول يا مكتب پني يه ؛

مشخصات مكتب ؛

1-   نماينده اين مكتب پي يه است ( 1916 – 1875 ) .

2-   اين مكتب دكترين حقوقي ارائه داده .

3-  حقوق بين الملل خصوصي را جزئي از حقوق بين الملل عمومي دانسته است و اصل استقلال و احترام حاكميت دولتها مبناي نظريات وي مي باشد .

4-   اجراي قانون خارجي ناشي از نزاكت بين المللي نيست بلكه براي حفظ استقلال دولتهاست .

5-   قواعد حل تعارض جنبه اختياري ندارد .

6-    تقسيم بندي قوانين به اشخاص و اموال را قبول ندارد و معتقد است به درون مرزي و برون مرزي بودن قوانين .

7-   قوانين درون مرزي بايد عمومي و عام باشد و برون مرزي بايد اثر دائمي داشته باشند .

8-   تشخيص اجراي كدام قاعدة درون يا برون مرزي بستهبه غايت اجتماعي آن دارد .

نقد دكترين ( مكتب ) پي يه ؛

1-  پي يه به تعارض قوانين را عبارت از تعارض دولتها يا حاكميت ها فرض نموده در حاليكه تعارض قوانين روابط خصوصي افراد است در عرصه زندگي بين المللي .

2-   تقسيم قوانين به درون مرزي و برون مرزي به لحاظ پيچيدگي مسائل حقوقي كافي نيست .

3-   تقسيم قوانين به حمايت از فرد و جامعه قابل ايراد است و قانون هدفهاي مختلفي مي تواند داشته باشد .

4-   عموميت دادن به قانون و دوام قانون نيز قابل ايراد است چون اينها بايد جزء اوصاف قانون محسوب شوند .

5-   نظريه او با تمام اشكالات موجود طريقة خاصي براي حل تعارض چند قانون ملي مفيد دانسته است .

ب : مكتب جديد فرانسوي بعد از جنگ بين الملل اول ؛

نمايندگان اين مكتب عبارتند از ؛

1- سومير   2- ني بو آيه   3- بارتن .

دكترين اصولي سومير ؛

1-   دكترين وي اصولي است ( ملاك او ملاك هاي سياسي است ) .

2-  فقط اجراي قانون ملي در حد صلاحيت آئين شكلي و قضائي است و ماهيت دعاوي الزاماً قانون مقردادگاه نيست . ( مسائل ماهوي دعوي الزاماً تابع قانون مقردادگاه نيست ) .

3-   وي معتقد به اجراي قانون در سرزمين است .

4-   مسائل مربوط به اموال شخصيه تابع قانون ملي است .

5-   ارثيه منقول تابع قانون اقامتگاه است متوفي است .

6-    اصل حاكميت اراده در قرار دادها را قبول دارد .

7-   نحوه تنظيم اسناد تابع محل تنظيم سندات .

دكترين ني بو ايه

1-   بر خلاف پي يه كه معتقد به ماهيت اجتماعي قوانين بود ني بو آيه معتقد به جنبه فني قوانين است .

2-   اصل سرزميني بودن قوانين را به جاي شخصي بودن ملاك مي داند .

3-   در وضعيت و اهليت قانون ملي را ترجيح مي دهد .

4-   اجراي صلاحيت قانون ملي را ناشي از جنبه سياسي تعارض قوانين مي داند .

دكترين بارتن

1-   اصل بر سرزميني بودن قوانين نيست .

2-  گر چه سرزميني بودن و خاص الشمول بودن عموماً به هم وابسته هستند ولي ممكن است دو جنبه با همديگر تواماً نباشد . ( راه حل اجراي قانون ملي را پيشنهاد مي دهد . )

3-   روش مبتني بر تحليل سازمانهاي حقوقي مدني داخلي را بوجود آورده است .

4-   معتقدات كه براي حل تعارض قوانين هر كشور بايد قوانين سيستم ملي تحليل شود.

دكترين معاصر فرانسوي ؛

نمايندگان اين مكتب عبارتند از :

1- پرفسور با تيفول     2- لربورپي ژرونير   3- موري    4- ساراتيه    5- لويي لوكاس

اصول مكتب معاصر فرانسوي ؛

1-   همه طرفدار اصل برون مرزي بودن قوانين هستند .

2-   بايد به مصالح و مقتضيات تجارت بين المللي توجه كرد .

3-   بايد به حقوق تطبيقي توجه كرد و از آن استفاده نمود .

 

 
 

جلسه دهم

اعمال قاعده ايراني حل تعارض

همانگونه كه هر كشوري نظامي خاص در مورد تعارض قوانين دارد و هر جلسه اي از مسائل تعارض قوانين به دو يا چند نظام حقوقي ارتباط پيدا مي كند پس براي اينكه تعادل و هماهنگي بين اين نظام هاي حقوقي بوجود آوريم نخست بايد معلوم نمائيم كه ار بين قوانين مختلف قانون كدام كشور صلاحيتدار است و ديگر اينكه چگونه قانون صلاحيتدار بموقع به اجرا در آيد .

فصل اول :

رابطه بين سيستم هاي حل تعارض ( نظام هاي حقوقي ) .

آيا رابطه ي بين سيستم هاي حل تعارض وجود دارد ؟

1-   فرض اول انست كه بين خطوط كلي سيستم هاي ملي حل تعارض شباهت هاي اساسي وجود دارد .

2-   فرض دوم آنست كه شباهت ها مانع اختلاف اين سيستم ها تلقي نمي گردد .

3-   در همه نظام هاي حقوقي دسته ارتباط وجود دارد ( اموال اشخاص . اسناد . اعمال حقوقي ) .

4-   اختلاف سيستم هاي حل تعارض از دو جهت قابل تصور است .

الف : اختلاف در محتواي ديته هاي ارتباط .

ب : اختلاف از جهت قواعد حل تعارض .

اختلاف از جهت محتواي دسته هاي ارتباط ؛

1-  اينكه هر دسته ارتباط شامل چه موضوعاتي است اختلاف نظر است و از كشوري به كشور ديگر متفاوت است مثلاً مسائل ارث در حقوق ايران ، آلمان و ايتاليا جزء اموال شخصيه محسوب        مي شوند حال آنكه در فرانسه جزء اموال محسوب مي شوند .

2-  اين مسئله كه در حقيقت تعيين ماهيت حقوقي موضوع اختلافي مربوط به كدام دسته است توصيف ناميده مي شود .

اختلاف از جهت قواعد حل تعارض يا قواعد ارتباط ؛

1-قواعد حل تعارض ( قواعد ارتباط ) هميشه در كشورهاي مختلف يكسان نيستند و ممكن است از كشوري به كشور ديگر متفاوت باشند ؛ مثلاً اموال شخصيه در برخي كشورها مانند ايران ، فرانسه ، ايتاليا و اسپانيا تابع قانون ملي افراد است حال آنكه در كشورهايي مانند انگليس و آمريكا و كشورهاي اسكانديناوي تابع قانون اقامتگاه است .

2-اختلاف در قواعد حل تعارض سبب حدوث نوعي تعارض مي گردد كه در نتيجه آن مسئلة خاصي مطرح مي شود كه آنرا احاله گويند .

3-تعارض متحرك : آنست كه رژيم حقوقي حاكم بر اموال شخصيه يا اموالي كه به يك كشور وارد مي شود تابع قواعدي هستند كه تأثير بين المللي حقوق ( تعارض متحرك ) گويند و به عبارتي هر گاه يك رابطه حقوقي در دو زمان متوالي به دو سيستم ( نظام ) حقوقي متفاوت ارتباط پيدا مي كند . مثلاً هر گاه يك نفر خارجي تابعيت ايران را بگيرد اين سوال پيش مي آيد كه كدام قانون بايد بر اموال شخصيه اين فرد حكومت كند .

مسئله توصيف ها :

1-  در بحث تعارض قوانين روابط حقوقي مختلف به دسته هاي ارتباط تقسيم مي شود ، مانند ؛ دسته اموال ، اشخاص ، اعمال حقوقي ، اسناد .

2-   تشخيص اينكه كدام يك از مسائل در كداميك از دسته هاي ارتباط قرار مي‏گيرد توصيف گويند .

3-   توصيف عبارت از تعيين نوع امر حقوقي است .

اركان توصيف

1-  بايد عناصر تشكيل دهنده مسئله را تعريف كنيم ؛ يعني تا زماني كه اموال شخصيه را تعريف نكنيم و ندانيم كه اموال شخصيه شامل چه چيزهايي است نمي توانيم دسته ارتباط و توصيف آن مشخص كنيم .

2-  توجه داشتن به اينكه توصيف ها مقدم بر اعمال قاعده حل تعارض هستند ؛ چرا كه قاضي قبل از اينكه ماده 7 را به عنوان يك قاعده حل تعارض اعمال كند نسبت به عناصر تشكيل دهنده اموال شخصيه ( اهليت ، وضعيت ) مي بايست اظهار نظر كند و آنها را مشخص كند كه در كدام دسته هستند .

3-  تفاوت هاي حقوقي كشورهاي مختلف را بايد بشناسيم ؛ چرا كه اگر توصيف روابط حقوقي در تمام از يك قاعده تبعيت مي كردند ديگر تعيين قانون صلاحيتدار كار آساني مي شد . مثلاً تشخيص شرايط راجع به طرز تنظيم سند بايد مطابق قانون محل تنظيم و تشخيص شرايط راجع به ماهيت عقد بايد مطابق قانون منظور طرفين باشد در همه كشور ها يكسان مي بود در تعيين قانون صلاحيتدار مشكلي پيش نمي آمد اما متاسفانه اين چنين نيست و در هر كشور توصيف اعمال حقوقي تابع قواعد مخصوصي است مثلاً فلان شرط به خصوص را در برخي كشورها شرط راجع به تنظيم سند و در برخي ديگر شرط راجع به ماهيت عقد مي دانند . پس اين ايجاب       مي كند كه تفاوت هاي قواعد حقوقي كشورهاي مختلف را بدانيم .

مثلاً ؛ طبق ماده 992 ق مدني هلند اتباع هلند نمي توانند وصيت نامه خود را به صورت خود نوشت تنظيم كنند و اين ممنوعيت حتي در خارج كشور هلند نيز براي آنان وجود دارد حال اگر يك هلندي در ايران وصيت نامه هاي بصورت خود نوشت تنظيم كند با توجه به اينكه در حقوق بين الملل خصوصي ايران اهليت اشخاص تابع قانون ملي و صورت ظاهر اسناد تابع قانون محل تنظيم آنهاست اين سوال مطرح است كه آيا طرز تنظيم وصيت نامه جزء شرايط شكلي است ( كه در اين صورت تابع قانون ايران ) يا يك شرط اهليت است ( كه در اينصورت تابع قانون هلند و باطل است ) .

مثال دوم : در برخي كشور ها مثل يونان اجراي تشريفات مذهبي از شرايط صحت نكاح است حال اگر بين زن و مرد ( يوناني ) در كشوري كه اجراي اين تشريفات مذهبي را از شرايط صحت نكاح نمي دانند نكاحي واقع شود اين سوال مطرح است كه ؛

آيا تشريفات مذهبي جزء شرايط شكلي است يا جزء شرايط ماهوي ، كه اگر جزء شرايط شكلي باشد قانون محل انعقاد عقد اجرا مي گردد و اين نكاح صحيح است ولي اگر جزء اموال شخصيه باشد قانون دولت ملي آنان اجرا مي شود و اين نكاح حكم به بطلان آن داده مي شود و نكاح باطل است .

اولين بار توصيف را بارتن در كتاب مطالعات حقوق بين الملل خصوصي ( 1899 ) تشريح‏كرده است .

پايان